واژه سنت یا سبک زندگی که در ابتدا توسط مسلمانان و از روش زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گرفته شده بود، در سال 1929 میلادی توسط آلفرد آدلر در غرب بازیابی شد و نسبت به رویکردهایی که در علوماجتماعی، جامعهشناسی و مردمشناسی بدان پرداختهشده بود، تعاریف متفاوتی یافت (مهدوی کنی، 1387). این واژه بهتدریج در جامعهشناسی و روانشناسی و بهدنبال آن در دیگر حوزههای علومانسانی رواج پیدا کرد و بهشکل فزاینده مورد توجه محققان و اندیشمندان قرار گرفت. بهطوری که امروزه، سبک زندگی در مرز تبدیلشدن به یک دانش است و شاید بیراه نباشد که بگوییم هماکنون به دانش تبدیلشده است، در جوامع غربی رشتههای مختلفی را مییابیم که هرکدام از آنها بخشی از مفاد و سرفصلهای مبحث سبک زندگی را در خود جای دادهاند. ازاینرو دور نیست که سبک زندگی را بهعنوان دانش مستقلی معرفی کنند و از پراکندگی در میان دانشهای مختلف رها کند» (مهدیزاده، 1390: 104-103). در ایران نیز با توجه به اهمیت سبک زندگی و پافشاریهای مقام معظم رهبری دراینباره، باعث شد تا متفکران و صاحبنظران به این مبحث توجه ویژه کنند و از دیدگاههای مختلف به بررسی آن بپردازند و آن را در حوزه علومانسانی بیشتر موردعنایت قرار دهند. بنابراین این مفهوم از کلیدیترین مفاهیم در علوماجتماعی و انسانی است که بهتدریج همان جایگاهی را یافته که دهههای پیش مفاهیمی، مانند طبقه و منزلت اجتماعی دارا بودند و میتواند به نحو دقیقتری گویای واقعیت پیچیده رفتارها و نگرشهای جامعه امروزی باشد و حتی برخی از اندیشمندان، بهکارگیری آن بهجای مفاهیم فراگیری، همچون قومیت و ملیت را مطرح کردهاند» (حاجیانی، 1391: 8-7).
در دیدگاه اندیشمندان، سبک زندگی مفهوم یا ساختاری کلی است و در تمامی محدودههای مختلف زندگی میتواند کاربرد داشته باشد. این مفهوم بیشتر برای بیان روش زندگی مردم بهکار میرود و منعکسکننده طیف کاملی از ارزشها، عقاید و فعالیتهای اجتماعی است» (ازکیا و حسینی رودبارکی، 1386: 241). به دیگر بیان سبک زندگی اموری را شامل میشود که به زندگی انسان اعم از بعد فردی و اجتماعی، مادی و معنوی او مربوط میشود؛ اموری نظیر بینشها (ادراکها و معتقدات) و گرایشها (ارزشها، تمایلات و ترجیحات) که اموری ذهنی و درونی هستند و امور بیرونی اعم از اعمال هوشیارانه و ناهوشیارانه، حالات و وضعیت جسمی، فرهنگ، فعالیتهای اقتصادی، موقعیتهای اجتماعی و .[2]». درحقیقت برای تعریف سبک زندگی به متن و زمینههایی بایست پرداخت که مفهوم سبک زندگی در آنها بهکار میرود. بایست گفت سبک زندگی مفهومی گسترده است و هر صاحبنظری با توجه به رویکردهای نظری، حوزه تخصصی و دغدغهها و شرایط اجتماعی و فرهنگی زمان خویش، تعاریف و شاخصههایی را با تمرکز بر وجه یا وجوهی از این مفهوم چندبعدی عرضه کرده است.
باوجود دیدگاههای متفاوت در زمینه سبک زندگی، محققان درباره برخی ویژگیهای تحقق سبک زندگی در یک جامعه اتفاق نظر دارند: 1. ترجیحات افراد در زندگی روزمره دارای سبک هستند؛ 2. سبک زندگی هم وجه فردی و هم وجه گروهی دارد، اما اعضای یک گروه سبک زندگی با یکدیگر تعامل همیشگی و پایداری ندارند؛ 3. سبک زندگی، شامل آنگونه رفتارهایی نمیشود که مردم حق انتخاب بدیلی برای آنها ندارند (فاضلی، 1382: 82-81). کموبیش میتوان نتیجه گرفت در تعریف سبک زندگی، دو مفهوم نهفته است که هر دو مفهوم نیز به واژه سبک باز میگردد: اول، مفهوم وحدت و دوم، مفهوم تمایز. به این معنی که سبک زندگی شامل مجموعهای از عناصر است که بهشکل نظاممند با یکدیگر مرتبط بوده و یک مجموعه کل را بهوجود میآورند. همین وحدت، هماهنگی و نظاممندی این مجموعه را از مجموعههای دیگر متمایز میکند. وجود کلماتی چون الگو، نظاممندی، کلیت، هویت و تمایز در تعاریف نشانگر همین مطلب است (مهدویکنی، 1386). درحقیقت میتوان گفت سبک زندگی یک نظامواره و سیستم خاص زندگی است که به فرد، خانواده یا جامعه، هویتی خاص میبخشد. این نظام واره، هندسه کلی رفتار بیرونی و جوارحی است و افراد، خانوادهها و جوامع را از هم متمایز میکند. سبک زندگی از این حیث مجموعهای کموبیش جامع و منسجم از عملکردهای روزمره یک فرد است که نه تنها برآورده حاجات و نیازهای مادی و معنوی وی است، بلکه روایت خاصی را در برابر دیگران مجسم میکند که وی برای هویت شخصی خویش برمیگزیند. درواقع رفتارهای ساده و جلوههای ظاهری ما هنگامیکه بهشکل یکپارچه در نظر گرفته میشود، سبک زندگی ما را رقم میزند. مصرف، معاشرت، لباس پوشیدن، حرف زدن، تفریح، اوقات فراغت، آرایش ظاهری، طرز خوراک، معماری شهر و بازار و منازل، دکوراسیون منزل و امثال آن در بستهای کامل از سبک زندگی ما قرار دارند. این جلوههای رفتاری، ظهور خارجی شخصیت ما در محیط زندگی و نشانی از عقاید، باورها، ارزشها و علاقههای ما است و ترکیب آنها ترکیب شخصیت فردی و اجتماعی ما را مینمایاند» (شریفی، 1392: 28-27). سبک زندگی شامل نظام ارتباطی، نظام معیشتی، تفریح و شیوههای گذراندن اوقات فراغت، الگوی خرید و مصرف، توجه به مد، جلوههای عینی منزلت، استفاده از محصولات تکنولوژیک، نحوه استفاده از صنایع فرهنگی، نقاط تمرکز علاقهمندی در فرهنگ، مانند دین، خانواده، میهن، هنر، ورزش و امثال آن میشود» (مهدویکنی، 1386: 78).
به دیگر تعبیر بر اساس ادبیات موجود، ابعاد سبک زندگی شامل موارد زیر است: عقاید، باورها، ارزشها و گرایشهای اجتماعی، استفاده از کالاها، خدمات و شیوههای بهکارگیری آنها بهویژه موسیقی و رسانه، الگوی تغذیه، الگوی بدن، آرایش، ورزش، بهداشت سلامت، الگوی گذراندن اوقات فراغت و بازی و تفریح، الگوی پوشش، شیوه تعاملات و روابط اجتماعی، آداب معاشرت، شیوه گفتار و ادبیات، رفتار محیطزیستی، شیوه هویتسازی و چگونگی معرفی خود، الگوی ازدواج و همسرگزینی، روابط شویی و روشهای تربیتی، کیفیت مشارکتهای اجتماعی و مدنی، داراییهای فرهنگی (کتاب، اثاثیه، تزیینهای منزل و .) و علایق هنری. البته بایست توجه کرد، ارتباط منسجم میان عناصر و ابعاد انواع سبکهای زندگی متفاوت است و بین آنها روابطی از گونه همسازی (فقدان انسجام) دیده میشود»(فاضلی، 1382: 91). بهگونهایکه در سبک زندگی غرب تنها قالب در نظر گرفته میشود، در حالی که سبک زندگی اسلامی قالب و محتواست؛ ظاهر و باطن زندگی است. درحقیقت سبک زندگی عبارت است از اول، نگاه به زندگی و عالم هستی (افکار و عقاید)؛ دوم، احساس نسبت به زندگی که همان حب و بغض ما است، نسبت به افراد و افعال و اشیا؛ سوم، سبک زندگی یعنی برنامهها و روشها و رفتارهای ما» (حقشناس، 1393: )
زندگی ,سبک ,مفهوم ,توجه ,یک ,اجتماعی ,سبک زندگی ,است و ,است که ,سبک زندگی ,به زندگی
درباره این سایت